English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
parameter U اطلاعی که حدود یا عملیات چیزی مثل متغیر یا تابع یا برنامه را بیان کند
parameters U اطلاعی که حدود یا عملیات چیزی مثل متغیر یا تابع یا برنامه را بیان کند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
parameter U کلمه داده که حاوی اطلاعات بیان کننده حدود یا عملیات یک تابع یا برنامه است
parameters U کلمه داده که حاوی اطلاعات بیان کننده حدود یا عملیات یک تابع یا برنامه است
parameters U زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند
parameter U زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند
operators U حرف یا نشانه یا کلمهای که یک تابع یا عملیات را بیان کند
operator U حرف یا نشانه یا کلمهای که یک تابع یا عملیات را بیان کند
global U متغیر یا عددی که توسط هر تابع یا ساختار برنامه قابل دستیابی است
globally U متغیر یا عددی که توسط هر تابع یا ساختار برنامه قابل دستیابی است
macro U تابع برنامه یا بلاک دستورات که توسط کلمه یا برچسب بیان شده است
macro U استفاده از برچسب در زبان برنامه نویسی اسمبلی برای بیان به اسمبلر که تابع ماکرو در آن نقط ه وارد میشود
classing U در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
classes U در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
classed U در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
class U در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
nest U 1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
nests U 1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
declares U معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
declaring U معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
declare U معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
in the dark <idiom> U هیچ اطلاعی از چیزی نداشتن
landing schedule U برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
stub U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
library U تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
libraries U تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
stubs U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbed U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbing U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
dependent variable U متغیر تابع
identification U بخشی از کد اصلی برنامه COBOL که مشخصه ها و قالبهای داده و متغیر در برنامه مشخص اند
variable cost function U تابع هزینه متغیر
re entry U فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
re-entry U فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
attribute U متغیر بیان کننده شکل
attributes U متغیر بیان کننده شکل
attributing U متغیر بیان کننده شکل
subprogram U 1-زیر تابع در یک برنامه . 2-برنامهای که با برنامه اصلی فراخوانی شود
inequality operator U نشانه بیان عدم شادی دو متغیر یا دو مقدار
closest U در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
close U در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
closes U در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
closer U در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
subroutine U بخشی از برنامه که تابع مورد نظر را انجام میدهد و در هر زمان از داخل برنامه اصلی قابل فراخوانی است
statement U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statements U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
macro U طبقات و عملیات در یک تابع
procedural U زبان برنامه نویسی سطح بالا که برنامه نویس عملیات لازم را برای بدست آوردن نتیحه وارد میکند
visual U روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات
visually U روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات
visuals U روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات
housekeeping U عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
dollar sign U که رد برخی زبانها برای بیان یک متغیر به عنوان نوع رشته به کار می رود
exercise program U برنامه عملیات مانور برنامه تمرین
establishing U 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
establishes U 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
establish U 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
boundary U حدود چیزی
boundaries U حدود چیزی
variable interval schedule U برنامه فاصلهای متغیر
vi schedule U برنامه فاصلهای متغیر
vr schedule U برنامه نسبتی متغیر
variable ratio schedule U برنامه نسبتی متغیر
looped U تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loop U تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loops U تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
truth table U روش بیان تابع منط ق به عنوان خروجی یک مجموعه ورودیهای ممکن
name U کلمه مصرفی یک متغیر در برنامه
expression U تعریف یک مقدار یا متغیر در برنامه
expressions U تعریف یک مقدار یا متغیر در برنامه
names U کلمه مصرفی یک متغیر در برنامه
precedence U قوانین محاسباتی برای بیان نحوه محاسبه عملیات ریاضی
interactive U سیستم چند رسانهای که کاربر دستوری وارد میکند و برنامه پاسخ میدهد یا کاربر میتواند عملیات را کنترل کند و نیز نحوه کار برنامه را
relative income hypothesis U براساس این نظریه که توسط جیمزدوزنبری بیان شده مصرف تابع درامد نسبی
underflow U نتیجه عملیات عددی که برای بیان با دقت کامپیوتر بسیار کوچک است
contingency option program U برنامه راه کارهای احتمالی برنامه عملیات مختلف احتمالی
help U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
carried U سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
flags U ترتیب کد که به گیرنده اطلاع میدهد که حروف بعدی بیان کننده عملیات کنترلی است
flag U ترتیب کد که به گیرنده اطلاع میدهد که حروف بعدی بیان کننده عملیات کنترلی است
carry U سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
carries U سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
carrying U سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
differential equation U معادله متغیر مشتق چیزی
totalitarianism U سیستم حکومتی که در جمیع شئون زندگی فردی افراد یک ملت دخالت کرده ان را تابع برنامه کلی دولت می سازدکه این برنامه ممکن است درجهت منافع یک فرد یا یک گروه یا یک طبقه و یا کل اجتماع تنظیم شده باشد
initials U که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
cross reference generator U متغیر ها و اعداد ثابت با محل آنها در برنامه ایجاد میکند
initialing U که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
pointer U متغیر در برنامه کامپیوتری که حاوی آدرس داده یا دستورالعمل است
initialled U که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initial U که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initialling U که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
pointers U متغیر در برنامه کامپیوتری که حاوی آدرس داده یا دستورالعمل است
initialed U که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
peripheral U برنامه یا تابع واسط
operating program U برنامه عملیات
key O کاغذی که روی کلیدهای صفحه کلید چسبیده میشود تا تابع خاص آنها را برای عملی بیان کنند
something like 00 rials U سد ریال چیزی کم چیزی بالا در حدود سد ریال
locals U انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
local U انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
length U طول چیزی تعداد داده ها در یک متغیر یا لیست
lengths U طول چیزی تعداد داده ها در یک متغیر یا لیست
initialling U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initials U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
entry U آدرسی که از آن یک برنامه یا تابع اجرا میشود
initialed U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
helps U نمایش اطلاعات درباره یک برنامه یا تابع
initialled U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
help U نمایش اطلاعات درباره یک برنامه یا تابع
initial U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
helped U نمایش اطلاعات درباره یک برنامه یا تابع
initialing U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
parity U سیگنال وقفه از تابع بررسی خطا که بیان میکند داده دریافتی در برسی پریتی پذیرفته نشده و آسیب دیده است
assignments U دستور ابتدایی برنامه نویسی که یک متغیر را معادل با یک مقدار یا رشته یا حرف قرار میدهد
assignment U دستور ابتدایی برنامه نویسی که یک متغیر را معادل با یک مقدار یا رشته یا حرف قرار میدهد
bnf U سیستم نوشتن و بیان زبان برنامه سازی
parameter U مقداری ارسالی به تابع یا برنامه هنگام فراخوانی
cell U تابع یا عدد مجزا در برنامه صفحه گسترده
parameters U مقداری ارسالی به تابع یا برنامه هنگام فراخوانی
cells U تابع یا عدد مجزا در برنامه صفحه گسترده
quantifying U بیان اثر چیزی با اعداد
describing U بیان مشخصات کسی یا چیزی
quantify U بیان اثر چیزی با اعداد
describes U بیان مشخصات کسی یا چیزی
described U بیان مشخصات کسی یا چیزی
quantifies U بیان اثر چیزی با اعداد
quantified U بیان اثر چیزی با اعداد
describe U بیان مشخصات کسی یا چیزی
disclosures U عمل بیان در باره چیزی
disclosure U عمل بیان در باره چیزی
point U نقط های در برنامه یا تابع که مجددا وارد میشود
variable U شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
variables U شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
dedicated U برنامه یا تابع یا سیستمی که برای استفاده خاصی است
re-entry U نقط های در برنامه یا تابع که فراخوانی مجدد میشود
function U کد دسوردهی به کامپیوتر که در آن تابع یا شاخهای از برنامه دنبال میشود
functioned U کد دسوردهی به کامپیوتر که در آن تابع یا شاخهای از برنامه دنبال میشود
built-in U تابع مخصوصی که در برنامه پیاده سازی شده است
functions U کد دسوردهی به کامپیوتر که در آن تابع یا شاخهای از برنامه دنبال میشود
re entry U نقط های در برنامه یا تابع که فراخوانی مجدد میشود
to rely on somebody [something] U تابع بودن به کسی [چیزی]
to be dependent on somebody [something] U تابع بودن به کسی [چیزی]
to be reliant on somebody [something] U تابع بودن به کسی [چیزی]
to depend on somebody [something] U تابع بودن به کسی [چیزی]
string U عملیات برنامه که روی رشته ها اجرا میشود
XMS U قوانینی که نحوه دستیابی برنامه یه حافظه گسترده در PC را بیان میکند
descriptions U کلمهای که مشاخصات چیزی را بیان میکند
That speaks volumes. <idiom> U چیزی را کاملأ واضح بیان می کند.
description U کلمهای که مشاخصات چیزی را بیان میکند
assigned U 1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
assign U 1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
assigns U 1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
assigning U 1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
forbid U بیان اینکه چیزی نباید انجام شود
authenticates U بیان آنکه چیزی صحیح و درست است
authenticated U بیان آنکه چیزی صحیح و درست است
authenticate U بیان آنکه چیزی صحیح و درست است
authenticating U بیان آنکه چیزی صحیح و درست است
forbids U بیان اینکه چیزی نباید انجام شود
subroutine U دستور برنامه نویسی کامپیوتری که کنترل زیر تابع را هدایت میکند
interlude U تابع ابتدایی کوچک در آغاز برنامه که کارهای تصدیق را انجام میدهد
interludes U تابع ابتدایی کوچک در آغاز برنامه که کارهای تصدیق را انجام میدهد
logical U خطا در طراحی برنامه که باعث جهش یا عملیات نادرست شود
plato U منطق برنامه ریزی شده برای عملیات خودکار اموزشی
OCP U پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را طبق کد برنامه انجام میدهد
aggregates U دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
aggregate U دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
recovery U برگرداندن به برنامه پس ازثابت شدن خطاازنقط های که تابع فراخوانی صداشده بود
returned U دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
routines U مجموعه دستورات یک تابع که درهر بخش برنامه که نیاز باشد کپی می شوند
return U دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
daisy chain U زیر تابعی در برنامه که سایرین را در یک مجموعه فراخوانی میکند. اولین تابع دومین
returns U دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
routinely U مجموعه دستورات یک تابع که درهر بخش برنامه که نیاز باشد کپی می شوند
routine U مجموعه دستورات یک تابع که درهر بخش برنامه که نیاز باشد کپی می شوند
recoveries U برگرداندن به برنامه پس ازثابت شدن خطاازنقط های که تابع فراخوانی صداشده بود
returning U دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
opens U تابعی که میتواند در تابع یا برنامه بزرگ بدون دستور فراوان درج شود
opened U تابعی که میتواند در تابع یا برنامه بزرگ بدون دستور فراوان درج شود
open U تابعی که میتواند در تابع یا برنامه بزرگ بدون دستور فراوان درج شود
typography U فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
typographies U فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
event driven U برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است
processor U پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را کد گشایی و اجرا میکند طبق کد برنامه
measure U عملیات برای اطمینان یافتن از صحت چیزی
problems U زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان بیان مشکلات شخصی را به سادگی میدهد
macro U کلمهای که برای بیان تعدادی دستور یا ساده کردن نوشتن برنامه به کار می رود
orientated U زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان بیان ساده برخی مشکلات را میدهد
problem U زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان بیان مشکلات شخصی را به سادگی میدهد
labels U 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labelled U 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labeling U 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
label U 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
pla U CI که موقتا برنامه ریزی میشود تا عملیات منط قی روی داده انجام دهد
order U پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را کدگشایی کند و انجام میدهد مط ابق کد برنامه
user U زبان برنامه نویسی سطح بالا که بیان راحت برخی مشکلات و توابع را فراهم میکند
users U زبان برنامه نویسی سطح بالا که بیان راحت برخی مشکلات و توابع را فراهم میکند
linking U تابع نرم افزاری کوچک که بخشهای برنامه را به هم ترکیب میکند تا به عنوان یک واحد اجرا شوند
linking U طرحی که به شما امکان درج داده از یک برنامه کاربردی به دیگری می دهید با کمک تابع OCE
functioned U دستور برنامه که اجرا را به یک تابع از پیش تعیین شده می برد یا به یک مجموعه دسورات مرتب نامدار
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com